بازاریابی چیست؟ آموزش جامع بازاریابی در ایران ...

اگر ایده جالبی برای راهاندازی کسبوکار دارید و میخواهید آن را عملی کنید، بهتر هست از اولین قدم به فکر یکی از اساسیترین بخشهای 1 کسبوکار، یعنی بازاریابی باشید.
بازاریابی آنقدر مهم هست که بدون آن، حتی بهترین ایدهها، محصولات و خدمات نیز با شکست روبهرو میشوند.
بازاریابی واقعاً چیست؟
بازاریابی از آن دسته مفاهیمی هست که ارائه تعریف دقیق برای آن کار دشواری هست.
بازاریابی آنقدر گسترده و متغیر هست که با 1 تعریف کوتاه نمیتوان آن را بهخوبی معرفی کرد.
برای مثال، dictionary.com چنین تعریفی را برای بازاریابی ارائه داده است:
«بازاریابی عمل ترویج و فروش محصولات یا خدمات هست که شامل تحقیقات بازار و تبلیغات میگردد.»
این تعریف ممکن هست اندکی گیجکننده باشد، زیرا در آن حرف از فروش و تبلیغات به میان آمده هست.
شاید از خود بپرسید، بالاخره موضوع چیست؟ فروش و تبلیغات یا بازاریابی؟
مسئله این هست که چیستی بازاریابی رابطه تنگاتنگی با تبلیغات و فروش دارد و به هر حال در بازاریابی باید به سراغ تبلیغات و فروش نیز رفت، زیرا بازاریابی فعالیتی جامع هست که در تمامی مراحل راهاندازی کسبوکار، از اولین قدم تا انتها، نقش دارد.
از طراحی محصول گرفته تا جذب مشتری و توزیع محصول، بازاریابی عنصری حیاتی هست.
تداوم کسبوکار شما در گروی داشتن مشتری و فروش هست.
بازاریابها پرسونای مشتری را مثل کف دست میشناسند و میتوانند موفقیت کسبوکارتان را تضمین کنند.
کار متخصصان بازاریابی این هست که همواره در مورد مشتریانتان تحقیق و رفتار آنها را تجزیهوتحلیل کنند.
علاوه بر این، آنها با تشکیل گروه تمرکز (focus group)، ارسال نظرسنجی و مطالعه عادات خرید آنلاین دائماً به دنبال پاسخ این سؤال می باشند:
«کجا، کی و چگونه مشتریان با کسبوکار ما ارتباط برقرار میکنند؟»
متخصصان و سازمانهای پیشرو در حوزه بازاریابی، هر 1 تعریف مخصوص به خود را از بازاریابی ارائه دادهاند که در ادامه به برخی از نمونههای معروف آن اشاره میکنیم:
تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (American Marketing Association)
«بازاریابی، مجموعهای از فعالیتها، اعمال و فرآیندهایی برای خلق، برقراری ارتباط، تحویل و ارائه پیشنهادهایی هست که برای مشتریان، ارباب رجوعها، شریکان و بهطور کلی جامعه ارزشآفرینی میکند.»
تعریف موسسه بازاریابی چارترد (Chartered Institute of Marketing)
«بازاریابی فرآیندی مدیریتی هست که وظیفه آن تشخیص، پیشبینی و ارضای نیازهای مشتری همراه با سودآوری هست.»
تعریف فیلیپ کاتلر، پدر بازاریابی نوین
«بازاریابی علم و هنرکاوش، خلق و ارزشرسانی برای ارضای نیازهای 1 بازار هدف همراه با سودآوری هست.
بازاریابی فرآیندی اجتماعی و مدیریتی هست که در آن اشخاص و گروهها خواستهها و نیازهایشان را از طریق تولید و تبادل محصولات و ارزش با یکدیگر برطرف میکنند.»
تعریف پیتر دراکر، پدر علم مدیریت نوین
«بازاریابی فراتر از فروش هست و تنها به 1 فعالیت خاص محدود نمیگردد.
بازاریابی همان تصویری هست که مشتریان از 1 کسبوکار میبینند.
به همین خاطر، در تمام بخشهای 1 سازمان باید به بازاریابی توجه و مسئولیت آن پذیرفته گردد.»
تعریف جی کانرد لوینسن پدر بازاریابی چریکی
«بازاریابی هرگونه ارتباطی هست که کسبوکار شما با اشخاص خارج از آن برقرار میکند.
بازاریابی عرضه حقیقت در لباسی دلرباست.
بازاریابی هنر متقاعدسازی مردم برای تغییر افکارشان هست.
بازاریابی فرصتی برای شماست تا برای کسبوکارتان سودآوری کنید، با سایر کسبوکارهای جامعه یا صنعت خود همکاری کنید و روابطی مانا بسازید.»
تعریف تئودور لویت، از بزرگان بازاریابی مدرن
«بازاریابی فرآیند بهدست آوردن و نگهداری مشتری هست.»
نگاهی کوتاه به تاریخچه بازاریابی
اگر میتوانستیم در زمان سفر کنیم و به روزگاری میرفتیم که اولین معاملات میان اشخاص شکل گرفت، میدیدیم که آنها هم دانسته یا ندانسته از شیوههای بازاریابی استفاده میکردند.
بازاریابی بهطور کلی مفهوم جدیدی نیست.
ولی آنچه که شرایط ما را از دوران پیشینیانمان متفاوت میسازد، پیشرفت سریع و عجیبوغریب تکنولوژی و شیوههای جدید بازاریابی هست.
امروزه زمانی که کلمه بازاریابی را میشنویم، اغلب ذهنمان به سمت بازاریابی دیجیتال کشیده میگردد، زیرا یکی از داغترین موضوعات در حوزه بازاریابی هست و عملاً برای موفقیت هر کسبوکاری ضروری هست.
اما تا همین یکی دو دهه پیش، خبری از بازاریابی دیجیتال نبود.
در دهه 70 و 80 میلادی اولین گوشی و کامپیوتر در جهان طراحی شد و مقدمات تغییرات بزرگتر را فراهم کرد.
در دهه 90 میلادی، رشد تکنواوژی بهسرعت ادامه یافت و کاربران زیادی توانستند به گوشی، کامپیوتر و اینترنت دسترسی پیدا کنند.
به همین ترتیب، کمکم شیوههایی نظیر بازاریابی موتورهای جستوجو، سئو، وبلاگنویسی و رسانههای اجتماعی شکل گرفتند.
با وجود اهمیت و گسترش بازاریابی دیجیتال، همچنان شیوههای قدیمی نظیر تبلیغات در تلویزیون و رادیو مورد استفاده قرار میگیرند.
در ادامه، به بررسی دقیقتر بازاریابی سنتی و دیجیتال میپردازیم و مزایا و معایب هر کدام را بیان میکنیم.
بازاریابی دیجیتال در مقابل بازاریابی سنتی؛ کدام 1 بهتر است؟
همانطور که گفتیم، بازاریابی بخش اساسی هر کسبوکاری هست و مسلماً هزینه، زمان و انرژی زیادی نیاز دارد.
با توجه به این مسئله و با وجود شیوههای متعدد بازاریابی، مهم هست که بتوانید بهدرستی شیوههایی را برگزینید که بهترین نتیجه را برای کسبوکارتان رقم بزنند.
به همین خاطر، باید بهخوبی انواع بازاریابی دیجیتال و سنتی را بشناسید و ببینید کدام 1 نیازهای کسبوکارتان را برطرف میسازند.
تصمیمگیری در مورد انتخاب شیوههای بازاریابی کار چندان آسانی نیست، ولی کاملاً ضروری هست.
با انتخاب شیوههای اشتباه، در بهترین حالت منابع باارزشتان را هدر میدهید و در بدترین حالت، ممکن هست حتی کل کسبوکارتان را از دست بدهید.
بنابراین زمان آن هست که تصویر درستی از انواع بازاریابی بهدست بیاورید.
بازاریابی سنتی چیست؟
بازاریابی سنتی، همانطور که از اسمش نیز پیداست، به شیوههای بازاریابی اشاره دارد که پیش از عصر دیجیتال شکل گرفتند.
تمام ما با بازاریابی سنتی روبهرو شدهایم و حتی تاکنون هم با آنها مواجه میشویم.
در بازاریابی سنتی، هدف این هست که 1 پیام تبلیغاتی به کمک شیوههای آفلاین و تبلیغاتی گوناگون برای حجم زیادی از مخاطبان فرستاده گردد.
بازاریابی سنتی شیوهای هست که به سختی میتوان آن را نادیده گرفت، زیرا در این روش، مخاطب به کمک راههای گوناگون با پیامهای تبلیغاتی بمباران میگردد.
هنگامی که در بزرگراه مشغول رانندگی هستید، یا زمانی که میخواهید پای تلویزیون بنشینید و برنامه مورد علاقهتان را تماشا کنید، بازاریابی سنتی هم شما را همراهی میکند.
برخی از رایجترین شیوههای بازاریابی سنتی عبارتند از:
1- تبلیغات در روزنامهها و مجلات: روزنامهها و مجلات همواره مخاطب خاص خود را داشتهاند و تاکنون هم اشخاص بسیاری خواننده اینگونه نشریات می باشند.
بنابراین، چاپ تبلیغات مناسب و مرتبط در مجلهها و روزنامهها میتواند توجه مخاطبان را جلب کند.
2- تبلیغات در رادیو و تلویزیون: با جود گسترش پلتفرمهای آنلاین پخش فیلم و برنامههای تلویزیونی، همچنان اشخاص زیادی ساعات متعددی را جلوی تلویزیون سپری میکنند.
پخش آگهیهای بازرگانی در تلویزیون شیوهای گران هست که بسیاری از شرکتهای بزرگ از آن استفاده میکنند.
برنامههای رادیویی نیز همچنان شنونده دارند و پخش تبلیغات در آنها میتواند مؤثر باشد.
3- پخش تراکت و بروشور: از تراکتها و بروشورها برای جلب توجه طیف وسیعی از مخاطبان استفاده میگردد.
در آنها معمولاً از رنگهای زنده و عکسهایی جالب استفاده میگردد که در ذهن مخاطب نقش ببندند.
4- تبلیغات در بیلبوردها: بیلبوردهای بزرگ و کوچک معمولاً در سرتاسر شهر و بهخصوص بزرگراهها را دیده میشوند و موقعیتی خوبی برای جلب توجه رانندگان و سایر افرادی هست که در شهر تردد میکنند.
ارسال مستقیم به درب خانهها: در این روش، بروشور، کاتالوگ محصولات و مجلات تبلیغات خدمات برای مخاطبان هدف خاصی فرستاده میگردد.
5- بیزینس کارتها: استفاده از بیزینس کارتها کمک میکند که در مورد خود یا شرکتتان اطلاعاتی را به راحتی به مخاطبتان منتقل کنید.
بیزینس کارت شیوهای هست که تمام تغییرات در حوزه بازاریابی را تاب میآورد و حتی هر روز، ایدههای خلاقانهتری برای آن ارائه میگردد.
بازاریابی دیجیتال چیست؟
دیجیتال مارکتینگ، نوعی از بازاریابی هست که از طریق اینترنت و وسایل دیجیتال نظیر گوشی انجام میگردد.
هر کسبوکار، فارغ از نوع فعالیت و اندازه آن، میتواند از مزایای بازاریابی آنلاین بهرهمند گردد تا به مخاطبان هدفش دسترسی پیدا کند، با آنها ارتباط برقرار سازد و تا جایی که میگردد از میان آنها مشتری بهدست بیاورد.
بازاریابی دیجیتال نیز شیوههای متعددی دارد و همواره در حال تغییر و پیشرفت هست.
در ادامه، به معرفی انواع مختلف بازاریابی میپردازیم که امروزه مورد استفاده قرار میگیرند و امتحان خود را پس دادهاند:
بازاریابی محتوایی
در این روش، با تولید محتوا در قالبهای مختلف، از جمله متن، تصویر، صدا و ویدیو و تبلیغ آنها، میتوانید آگاهی از برند، ترافیک وبسایت، تولید لید و مشتریانتان را افزایش دهید.
کانالهای متنوعی در این روش مورد استفاده قرار میگیرند:
پستهای وبلاگ کتابهای الکترونیکی و مقالات سفید اینفوگرافیها پادکستها بروشورهای آنلاینپرداخت بهازای کلیک (تبلیغات کلیکی)
در این روش، شما تبلیغاتتان را در پلتفرمی قرار میدهید و هر بار که مخاطبی روی آن کلیک کند، هزینه آن را پرداخت میکنید.
هدف اصلی این روش، ارسال ترافیک به وبسایت شماست.
گوگل ادوردز از کانالهای مطرح در این زمینه هست.
با استفاده از سرویس گوگل ادوردز، زمانی که کلیدواژههای خاصی جستوجو میشوند، سایت شما در بالای صفحه نتایج به عنوان تبلیغ نشان داده میگردد.
هر بار که بر آن کلیک گردد، باید هزینه آن را به گوگل بپردازید.
از این روش در کانالهای زیر نیز میتوانید استفاده کنید:
تبلیغات پولی در فیسبوک توییتهای تبلیغاتی در توییتر پیامهای دارای اسپانسر در لینکداینهمکاری در فروش
در این روش بازاریابی، شما با کسبوکار دیگری قرارداد همکاری میبندید و با تبلیغ محصول یا خدمات آنها در وبسایتتان کمیسیون دریافت میکنید.
برای مثال، اگر شما 1 وبسایت معرفی کتاب دارید، میتوانید لینک خرید کتابهای معرفی شده از 1 فروشگاه اینترنتی فروش کتاب را نیز در وبسایتتان قرار دهید.
هر بار که مخاطبانتان بر 1 لینکِ خرید کلیک کنند، شما کمیسیون میگیرید.
بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی راهی عالی برای برقراری ارتباط با مخاطبان هست.
شما میتوانید از ایمیل برای اطلاعرسانی محتوای جدیدتان، ارائه تخفیف و دعوت به رویدادها استفاده کنید.
همچنین میتوانید اشخاص را به بازدید از وبسایتتان دعوت کنید.
انواع ایمیلی که میتوانید برای مخاطبان خود بفرستید، عبارتند از:
خبرنامههای مخصوص مشترکان وبلاگ ایمیل فالو-آپ به بازدیدکنندگانی که از وبسایتتان چیزی دانلود کردهاند ایمیل خوشامدگویی به مشتریان جدید ایمیل حراجیهای فصلی ایمیلهای آموزشیبازاریابی پیامکی
بازاریابی پیامکی که نوعی بازاریابی گوشیی محسوب میگردد، با هدف آگاهسازی و جذب مشتری، با مخاطبان هدف ارتباطی متنی برقرار میکند.
این بازاریابی خود به دو نوع بازاریابی انبوه و بازاریابی اجازهای تقسیم میگردد.
بازاریابی پیامکی انبوه معمولاً چندان مؤثر نیست و بسیاری از اشخاص این پیامها را بدون توجه پاک میکنند.
ولی در بازاریابی اجازهای، شما شمارههای تلفن اشخاص را با رضایت خودشان جمعآوری میکنید و میتواند کاربرد زیادی برای کسبوکارتان داشته باشد.
برای مثال، میتوانید برای مشتریانتان کد تخفیف بفرستید و آنها را ترغیب به خرید کنید.
بهینهسازی برای موتورهای جستوجو
این نوع از بازاریابی که آن را به اختصار سئو مینامند، فرآیند بهینهسازی محتوای 1 وبسایت هست تا در صفحه نتایج جستوجو، رتبه بالایی بهدست بیاورد.
استفاده از موتورهای جستوجو میان کاربران اینترنت بسیار رایج هست.
به کمک سئو میتوانید اطمینان حاصل کنید که مشتریانی که در جستوجوی مطلب یا محصولی خاص در صنعت شما می باشند، حتماً وبسایت شما را در صفحه نتایج جستوجوی خود میبینند.
بازاریابی وبلاگ
وبلاگنویسی دیگر تنها مختص وبلاگنویسان نیست و راهی عالی برای برندهاست تا با تولید محتوای ارزشمند برای مخاطبان، توجه آنها را جلب کنند.
شما میتوانید برای کسبوکارتان وبلاگی راهاندازی کنید و در آن دانش خود را در زمینه تخصصیتان منتشر کنید.
در نتیجه کسانی که در اینترنت به دنبال کسب اطلاعات میگردند، هم با فعالیت شما آشنا میشوند و هم اطلاعات مورد نظرشان را بهدست میآورند.
بازاریابی رسانههای اجتماعی
امروزه بازار رسانههای اجتماعی داغ هست و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی متعددی نظیر اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و لینکداین وجود دارند.
شما میتوانید با توجه به نیاز کسبوکارتان در 1 یا چند پلتفرم حضور فعال داشته باشید، با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کنید و اعتبارتان را در فضای آنلاین بالا ببرید.
بازاریابی در موتورهای جستوجو
بازاریابی برای موتورهای جستوجو همثل سئو با موتورهای جستوجو سروکار دارد، ولی بر خلاف آن، نیازمند آن هست که شما پول خرج کنید.
موتورهای جستوجو با دریافت هزینه از شما، لینک وبسایتتان را در صفحه نتایج جستوجو در معرض دید کاربران قرار میدهند.
البته شما تنها هزینه هر بار کلیک شدن لینکتان را میپردازید.
بازاریابی ویدیویی
زمانی بازاریابی ویدیویی تنها محدود به آگهیهای بازرگانی بود.
ولی اکنون شما میتوانید با تولید انواع ویدیوی سرگرمکننده و آموزشی برای مخاطبان هدفتان ارزشآفرینی و توجهشان را به خود جلب کنید.
روابط عمومی آنلاین
روابط عمومی آنلاین شبیه روابط عمومی سنتی است، با این تفاوت که روابط عمومی آنلاین همانطور که از اسمش پیداست، در فضای آنلاین انجام میگردد.
در این روش، شما به کمک ناشران دیجیتال، وبلاگها و دیگر وبسایتهای محتوا محور، اطمینان حاصل میکنید که در فضای آنلاین دیده و شناخته میشوید.
نظراتی که در وبسایت یا وبلاگ شما میگذارند یا حرفهایی که در مورد کسبوکارتان در فضای آنلاین میزنند، در روابط عمومی آنلاین شما نقشی اساسی دارند.
بازاریابی به کمک اشخاص تأثیرگذار
اینفلوئنسر مارکتینگ نوعی بازاریابی هست که در آن به کمک اشخاص متخصص، محبوب و صاحب نام در 1 حوزه، پیامهای تبلیغاتیتان را به مخاطبان هدف خود میرسانید و آنها را از برندتان آگاه میکنید.
ظهور و گسترش رسانههای اجتماعی در شکلگیری بازاریابی تأثیرگذار اثر بسزایی داشته هست.
به همین صورت، این نوع بازاریابی با بازاریابی محتوایی ارتباطی نزدیک دارد.
امروزه اشخاص تأثیرگذار یا اینفلوئنسرها با فعالیت در رسانههای اجتماعی گوناگون و نمایش دانش، تخصص و علاقه خود به 1 موضوع از طریق تولید محتوا، دنبالکنندگان بسیاری بهدست میآورند.
شما میتوانید برای بازاریابی کسبوکار خود به سراغ اینفلوئنسرهای فعال در حوزه کاریتان بروید و از طریق آنها خود را به مخاطبان بشناسانید.
هر روزه به تعداد کاربران اینترنت افزوده میگردد و به همین خاطر، اهمیت دیجیتال مارکتینگ نیز افزایش مییابد.
کاربران اینترنت برای کوچکترین کارهای روزمرهشان، از جمله خرید محصولات و خدمات به فضای آنلاین رو میآورند و این یعنی کسبوکارهای گوناگون میتوانند تعداد زیادی از مخاطبان هدف خود را در اینترنت بیابند.
این فرصتی هست که در گذشته در اختیار بازاریابها قرار نداشته هست.
اگر تنها 1 دهه پیش را از نظر بگذرانید، متوجه میشوید که بازاریابی آنلاین رشدی سریع و چشمگیر داشته هست.
در حالی که در مقایسه با آن، بازاریابی سنتی تغییر چندانی نکرده هست.
بنابراین، زمانی که نوبت انتخاب روشهای بازاریابی میرسد، معمولاً مزایای دیجیتال مارکتینگ بر بازاریابی سنتی میچربد.
بازاریابی موفق زمانی رخ میدهد که 1 کسبوکار بتواند با مشتریان بالقوه و کنونیاش ارتباطی مؤثر برقرار کند و در نهایت، به فروش و سودآوری بالایی برسد.
از آنجایی که اکثریت مردم زمان زیادی را در اینترنت سپری میکنند، منطقی هست که شما نیز در اینترنت به ملاقاتشان بروید.
همانطور که تکنولوژیهای جدید ظهور میکنند، دنیای دیجیتال مارکتینگ نیز دستخوش تغییرات میگردد.
یکی از دلایلی که سبب میگردد دیجیتال مارکتینگ همواره ثمربخش باشد این هست که بخش عمدهای از روشهای آن، در زمره بازاریابی درونگرا هست.
در مقابل، در بازاریابی سنتی عمدتاٌ از رویکردی استفاده میگردد که به نام بازاریابی برونگرا شناخته میگردد.
البته در دیجیتال مارکتینگ نیز ممکن هست از رویکرد بازاریابی برونگرا استفاده گردد، ولی امروزه، کارآمدی بازاریابی درونگرا ثابت شده هست و اگر کسبوکاری میخواهد به موفقیتی پایدار برسد، بهتر هست از این رویکرد استفاده کند.
بازاریابی بروگرا:
در بازاریابی برونگرا، تلاش کسبوکارها بر این هست که هرطور شده توجه اشخاص بیشتری را به خود جلب کنند، بدون توجه به اینکه آیا اشخاص واقعاً به محصولات یا خدمات آنها نیاز دارند یا خیر.
در این بازاریابی، اشخاص از هر طرف با پیامهای تبلیغاتی پرزرقبرق بمباران میشوند.
امید بازاریابی برونگرا به این هست که آنقدر جلوی چشم مخاطبان ظاهر گردد تا بالاخره آنها را قانع کند که به 1 محصول یا خدمت نیاز دارند.
بازاریابی درونگرا:
در بازاریابی درونگرا، 1 کسبوکار با ایجاد ارزش برای مخاطبان و رفع نیازها و مشکلات واقعیشان، آنها را جذب میکند.
برخلاف بازاریابی برونگرا که برای مخاطبان مزاحمت ایجاد میکند، بازاریابی درونگرا با آنها ارتباطی مؤثر برقرار میکند، خواستهها و نیازهایشان را میشناسد و در صدد رفع آنها برمیآید.
در بازاریابی درونگرا به جای آنکه شما به دنبال مخاطبان بدوید، آنها خودشان به سراغتان میآیند، زیرا توانستهاید با فعالیتهایتان ارزشی واقعی ایجاد کنید.
اینترنت به کسبوکارتان کمک میکند رویکرد بازاریابی درونگرا را پیش بگیرید.
شما میتوانید حضوری فعال در فضای آنلاین داشته باشید و در زمینه تخصصی خود اعتبار به دست بیاورید.
در نهایت، با جلب نظر مخاطبان، راه را برای کسب اعتماد آنها و دستیابی به مشتریان وفادار هموار کنید.
این چیزی هست که نمیتوانید از طریق بازاریابی سنتی بهدست بیاورید.
نتیجه نهایی؛ بازاریابی دیجیتال یا سنتی؟
برای برخی از شرکتهای بزرگ و قدیمی که از پس هزینههای سنگین بازاریابی سنتی برمیآیند و احتمالاً هر روز آگهیهای بازرگانیشان را در تلویزیون میبینید، کنار گذاشتن بازاریابی سنتی منطقی نیست.
ولی برای بسیاری از کسبوکارهای کوچک که در تلاش می باشند با بودجهای محدود بازاریابی خوبی انجام دهند، دیجیتال مارکتینگ میتواند ناجیشان باشد.
به هر حال، مزایای بازاریابی دیجیتال آنقدر زیاد هست که هر کسبوکار بزرگ و کوچکی را به فکر بهرهگیری از آن میاندازد.
در دیجیتال مارکتینگ، امکان تعامل با مشتریان بیشتر هست.
شما میتوانید به راحتی و به سرعت با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید، بدون فوق وقت مشکلاتشان را حل نمایید و رابطهای پایدار با آنها ایجاد کنید.
علاوه بر این، ارزیابی عملکرد دیجیتال مارکتینگ بسیار آسانتر هست.
زمانی که از روشی سنتی استفاده میکنید و برای مثال، میان مردم تراکت پخش میکنید یا تبلیغی را در 1 مجله به چاپ میرسانید، نمیتوانید بفهمید که واقعاً چند نفر تبلیغتان را دیده، جذب آن شده و تبدیل به مشتری شما شدهاند.
حتی ممکن هست تبلیغتان اثری منفی داشته باشد و شما از آن بیخبر باشید.
ولی در بازاریابی دیجیتال قضیه فرق میکند.
به کمک ابزارهای گوناگونی که وجود دارد، شما میتوانید نتایج تلاشهای بازاریابیتان را زیر نظر بگیرید و ببینید که کدام 1 منجر به فروش بیشتری میگردد.
به همین صورت، به یاد داشته باشید که در دیجیتال مارکتینگ، شما میتوانید با هر کسی در سرتاسر دنیا ارتباط برقرار کنید و این یعنی شما مشتریان بالقوه بیشتری در فضای آنلاین دارید و حتی میتوانید کسبوکارتان را به بازارهای بینالمللی ببرید.
در نهایت نیز، بازاریابی دیجیتال بهطور کلی ارزانتر و موثرتر از بازاریابی سنتی هست.
شما میتوانید هزینه هنگفتی بابت 1 تبلیغ تلویزیونی بپردازید و با این حال ندانید که در عمل چقدر برایتان سودآوری داشته هست.
یا میتوانید از روشی مثل پرداخت بهازای کلیک استفاده کنید که در آن تنها زمانی هزینه میپردازید که تبلیغتان دیده گردد.
دیجیتال مارکتینگ این فرصت را برایتان فراهم میکند که با هزینه بسیار کمتر، نتیجه بهتری بگیرید.
با این حال، به یاد داشته باشید که مهم نیست چقدر 1 شیوه بازاریابی برای کسبوکارهای دیگر جواب میدهد.
مهم این هست که شیوههایی را انتخاب کنید که برای کسبوکار شما نتیجهبخش باشد.
پس در انتخابتان هوشمندانه عمل کنید.
تفاوت بازاریابی و تبلیغات چیست؟
همانطور که گفتیم، بازاریابی و تبلیغات را نمیتوان کاملاً از هم جدا کرد.
اگر بازاریابی 1 چرخ باشد، تبلیغات یکی از پرههایش هست.
بازاریابی، توسعه محصول، تحقیقات بازار، توزیع محصول، استراتژی فروش، روابط عمومی و خدمات پس از فروش را دربر میگیرد.
استفاده از بازاریابی از ابتدا تا انتهای فرآیند فروش ضروری هست.
متخصصان بازاریابی میتوانند از پلتفرمها، کانالهای رسانههای اجتماعی و اشخاص گوناگونی کمک بگیرند تا مخاطبان هدف را شناسایی نمایند، با آنها ارتباط برقرار کنند، برندی قدرتمند بسازند و وفاداری مشتریان را جلب کنند.
از طرفی، تبلیغات تنها یکی از عناصر بازاریابی هست.
تبلیغات 1 فعالیت استراتژیک و معمولاً هزینهبر برای معرفی و شناساندن 1 محصول یا خدمت به مخاطبان هدف هست.
تبلیغات یکی از روشهایی هست که بازاریابها برای فروش استفاده میکنند، ولی تنها روش نیست.
در ادامه با 1 مثال، تفاوت بازاریابی و تبلیغات را بهتر توضیح میدهیم:
فرض کنید 1 کسبوکار در حال توسعه و عرضه 1 محصول جدید هست و میخواهد برای معرفی و ترویج آن به مشتریانش 1 کمپین راه بیندازد.
تیم بازاریابی این شرکت تصمیم میگیرند از اینستاگرام، گوگل، فیسبوک و وبسایت شرکت در این کمپین استفاده کنند.
آنها میخواهند به کمک این پلتفرمها تا حد امکان محصول جدید را بشناسانند و به فروش برسانند.
برای اعلام عرضه محصول جدید، آنها 1 راهنمای محصول قابل دانلود در وبسایت شرکت قرار میدهند.
همچنین، در اینستاگرام نیز 1 ویدیوی معرفی محصول میگذارند و از خدمات پولی گوگل نیز استفاده میکنند تا لینک صفحه محصول جدید در وبسایت را در صفحات نتایج جستوجوی گوناگون در معرض دید قرار دهد.
به نظر شما، از میان این فعالیتها کدام بازاریابی و کدام تبلیغات بود؟
تبلیغات به کمک اینستاگرام و گوگل انجام شد.
اینستاگرام بهطور کلی 1 کانال تبلیغاتی محسوب نمیگردد.
ولی اگر از آن برای برندسازی استفاده کنید و بتوانید مجموعه قابل توجهی از دنبالکنندگان فعال بهدست بیاورید، این فرصت را دارید که از آن برای تبلیغ محصولات خود استفاده کنید.
در این مثال، استفاده از گوگل نمونهای کامل از تبلیغات بود.
شرکت از 1 شیوه مرسوم تبلیغات انلاین استفاده کرد و با پرداخت هزینه به گوگل، لینک صفحه محصول جدیدش را تبلیغ کرد؛ روشی که به آن پرداخت به ازای کلیک نیز میگویند.
همانطور که از اسمش تداعی میگردد، در این روش تنها زمانی که روی 1 لینک کلیک میگردد، باید هزینه آن را پرداخت کرد.
و اکنون به نظر شما کدام بخش بازاریابی محسوب میشد؟
پاسخ صحیح این هست که تمام فرآیند، بازاریابی بود.
تیم بازاریابی از اینستاگرام، گوگل و وبسایت شرکت با هدف جلب مشتری استفاده کردند و 1 کمپین بازاریابی سه بخشی بهراه انداختند.
در این کمپین، ابتدا مخاطب هدف را شناسایی کردند.
سپس تعی ین کردند که میخواهند به آنها چه پیامی را برسانند.
در نهایت نیز به کمک پلتفرمهای مختلف آن پیام را به مخاطب هدفشان منتقل کردند، بهگونهای که بیشترین تأثیر را بر آنها بگذارد.
اکنون که درک بهتری از بازاریابی پیدا کردید، زمان آن هست که با مفهوم مهمی به نام آمیخته بازاریابی آشنا شوید.
آمیخته بازاریابی 4P
در دهه 60 میلادی، ادموند جروم مککارتی، استاد بازاریابی آمریکایی، مفهوم آمیخته بازاریابی 4P را ابداع کرد.
منظور از 4P، حرف اول این چهار کلمه است:
محصول (Product) قیمت (Price) مکان توزیع (Place) ترویج (Promotion)آمیخته بازاریابی در واقع ترکیبی از جنبههای گوناگون 1 کسبوکار هست که نشان میدهد بازاریابی در هر کدام چه نقشی دارد.
بعدها سه مورد دیگر یعنی، نیروی انسانی (People)، شواهد فیزیکی (Physical Evidence) و فرآیند (Process) نیز اضافه شد و آمیخته بازاریابی 7P شکل گرفت.
اکنون مدلهای دیگری از جمله مدل 8P، 11P، 13P و 15P وجود دارند که در آنها جنبههای بیشتری مد نظر قرار گرفته هست.
در ادامه به توضیح هر کدام از عناصر آمیخته بازاریابی 4P میپردازیم.
محصول
اگر تجربه راهاندازی کسبوکار یا فعالیت در دنیای تجارت را داشته باشید، میدانید که نمیتوانید ایدهتان را به 1 محصول تبدیل کنید و بسیار راحت آن را بفروشید.
پیش از هر کاری، باید از تیم بازاریابی خود بخواهید تا با 1 تحقیق بازار کامل، پاسخ این سؤالات را معین کنند:
متخصصان بازاریابی با استفاده از پاسخهای این سؤالات به کسبوکارها کمک میکنند تا درک درستی از تقاضای محصول پیدا کنند و کیفیت محصول خود را با توجه به نکات مطرحشده در گروه تمرکز یا نظرسنجیها افزایش دهند.
قیمت
تیم بازاریابی شما باید با بررسی قیمتهای محصولات رقیب یا به کمک گروههای تمرکز و نظرسنجیها، تهمین بزنند که مشتریان بالقوهتان چقدر حاضرند برای محصولتان پول بپردازند.
قیمتگذاری مرحله حساس و مهمی هست.
اگر قیمت تعیینشده بسیار بالا باشد، کسی حاضر نمیگردد محصولتان را بخرد.
از طرفی اگر قیمت محصولتان بسیار پایین باشد، کسبوکارتان به سودآوری نمیرسد و حتی ممکن هست ضرر کنید.
خوشبختانه، تیم بازاریابی شما میتوانند از طریق تحقیق صنعتی که در آن فعالیت میکنید و تجزیهوتحلیل مصرفکنندگان به محدوده قیمتی مناسبی دست یابند.
مکان توزیع
محلی که محصول خود را توزیع میکنید یکی دیگر از جنبههای مهم کسبوکارتان هست.
تیم بازاریابی وظیفه دارند تا با تجزیهوتحلیل مشتریان به درک درستی از آنها برسند و در تعیین محل و نحوه توزیع محصول به شما کمک کنند.
ممکن هست آنها به این نتیجه برسند که فروش اینترنتی میتواند گزینه مناسبی برایتان باشد.
همچنین میتوانند بهترین محل برای بازکردن 1 فروشگاه فیزیکی را معرفی کنند.
ترویج
ترویج شامل تبلیغات چاپی یا آنلاین، رویدادها و تخفیفات مورد استفاده تیم بازاریابیتان میگردد.
آنها به کمک این ابزارها آگاهی از برندتان را بالا میبرند، محصولتان را به مشتریان بالقوه معرفی میکنند و در نهایت، فروش آن را افزایش میدهند.
در این مرحله از کسبوکارتان هست که روشهایی نظیر کمپینهای روابط عمومی، تبلیغات و ترویج در رسانههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد.
باز هم تأکید میکنیم که بازاریابی در تمامی جنبهها و مراحل 1 کسبوکار نقشی حیاتی دارد و 4P تنها نمونهای از این مراحل هست.
به همین خاطر، ضروری هست که شما به درک درستی از نحوه عملکرد بازاریابی در هر مرحله برسید تا بتوانید بازدهی و موفقیت کسبوکارتان را تضمین کنید.
درک کامل مشتریان، کلید موفقیت در بازاریابی
در بازاریابی، شناخت مشتریان همهچیز هست.
در واقع، این مسئله آنقدر مهم هست که به عقیده برخی از بازاریابها، بازاریابی اساساً فرآیند درک و شناخت مشتریان هست.
با آغاز مسیر کسبوکارتان، فعالیت بازاریابی نیز باید شروع گردد؛ مدتها پیش از اینکه برندتان شکل بگیرد.
گامهای اولیه بازاریابی شامل تحقیق و جمعآوری اطلاعات در مورد مشتریان میگردد.
با این کار میتوانید محصول یا خدمتی را عرضه کنید که واقعاً نیازها و خواستههای آنها را رفع کند و برایشان ارزش بیافریند.
تحقیق در مورد مشتریان فعالیتی نیست که یکبار انجام بگیرد و تمام گردد.
شما دائماً باید در حال جمعآوری اطلاعات در مورد مشتریان و شناخت بهتر آنها باشید.
گروههای تمرکز، نظرسنجی از مشتریان و جمعآوری دادههای مربوط به کاربران در فضای آنلاین، شیوههای اثربخشی برای شناخت بیشتر و دقیقتر مشتریانتان هست.
شما از این اطمینان حاصل میکنید که برندتان ارتباط موثری با آنها برقرار میکند.
پس معرفی 1 محصول یا خدمت خاص به بازار، باید میزان موفقیت آن را بررسی کنید و ببینید در عمل، چقدر نیازهای مشتریان را رفع میکند.
علاوه بر این، فعالیت بازاریابی در خدمات پس از فروش و تقویت روابط با مشتریان نیز نقش مهمی ایفا میکند.
به یاد داشته باشید که شما تنها با جذب مشتریان جدید نمیتوانید به موفقیت برسید.
حفظ مشتریان کنونی و بهدستآوردن وفاداری آنها حتی از یافتن مشتریان جدید مهمتر است، زیرا فروش بیشتری را برایتان به ارمغان میآورد.
امروزه به کمک بازاریابی دیجیتال، درک و شناخت مشتریان و ایجاد روابط پایدار و مؤثر با آنها شکل تازهای به خود گرفته هست.
اکنون شما میتوانید حجم انبوهی از داده را در مورد تکتک اشخاص جمعآوری کنید.
این اطلاعات میتوانند اطلاعات جمعیتشناسی، محل سکونت، عادات خرید، علایق و تعامل آنها با برندهای دیگر باشد.
شما به کمک این دادهها میتوانید تصویر تقریباً کاملی از مشتریانتان بهدست بیاورید؛ کاری با استفاده از روشهای سنتی میسر نبود.
از جمله راههای دیگری که دیجیتال مارکتینگ به شناخت بهتر مشتریان و برقراری ارتباط مؤثر با آنها کمک کرده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
توانایی برقراری ارتباط مستقیم با تکتک اشخاص و انتقال پیامهایی مختص هر کدام از آنها پیشبینی رفتارهای آتی مشتریان به کمک هوش مصنوعی تولید و انتشار محتوایی مفید و مرتبط با مشتریان آگاهی از محتواهای دیگری که مشتریان استفاده میکنند تجزیهوتحلیل نحوه تعاملات برند با مشتریان و بهینهسازی کمپینهای بازاریابی حفظ ارتباط با مشتریان و بهبود روابط با آنها بعد از فروش اولیه بهطور خودکار آگاهی از نظرات مردم در مورد برند خود در رسانههای اجتماعی و استفاده از آنها برای بهبود محصولات و خدمات پس از فروش نظرسنجی آسان و ارزان از مشتریان و دریافت فوری نتایج تجزیهوتحلیلشدهمفهوم آمیخته بازاریابی سالها پیش از گسترش اینترنت و ظهور دیجیتال مارکتینگ شکل گرفته بود، ولی بهراحتی میتوان آن را به دیجیتال مارکتینگ نیز تعمیم داد.
در آمیخته دیجیتال مارکتینگ، 4P دلالت بر همان چهار کلمه دارد، ولی باید رویکرد متفاوتی پیش بگیرید:
محصول: شما میتوانید کسبوکاری کاملاً آنلاین داشته باشید و محصولاتی آنلاین نظیر کتابهای الکترونیکی و دورههای آموزشی آنلاین عرضه کنید. ولی حتی اگر بخواهید محصولات فیزیکی ارائه کنید، باز هم میتوانید از قواعد دنیای دیجیتال به نفع خود استفاده کنید.شما میتوانید از طریق اینترنت از مشتریان سفارش بگیرید و بر اساس تقاضای موجود محصولی را تولید کنید تا قبل از آنکه تولید انبوه انجام دهید، بتوانید شرایط بازار را بسنجید.
نظرسنجی سریع و آسان از مشتریان به شما کمک میکند در توسعه محصولتان اشتباه کمتری مرتکب شوید.
در فضای اینترنت، شما میتوانید بسته به اینکه چه کسی محصولتان را بررسی میکند، قیمتهای متفاوتی نشان دهید.
علاوه بر این، مدلهای قیمتگذاری بیشتری در اختیار دارید که میتوانید از آنها استفاده کنید. مکان توزیع: واضح هست که در فضای آنلاین، دیگر خبری از فروشگاههای فیزیکی نیست.
شما محصولات و خدمات خود را از طریق فروشگاههای مجازی به مشتریان نشان میدهید.
علاوه بر این، کانالهای گوناگونی وجود دارند که میتوانید از طریق آنها محصول خود را به فروش برسانید.
وبسایت خودتان، بازارهای آنلاین، ایمیل و رسانههای اجتماعی همگی گزینههایی می باشند که برای فروش محصول در اختیار دارید.
به جای تبلیغات چاپی و ارسال بروشور محصول به در خانهها، شما میتوانید از گزینههای متعدد دیجیتالی نظیر بازاریابی ایمیلی و بازاریابی رسانههای اجتماعی استفاده کنید.
کسب دانش در زمینه بازاریابی برای موفقیت کسبوکارتان ضروری است، ولی کافی نیست.
از آنجایی که مارکتینگ حوزهای پویاست و همواره شیوهها و ابزارهای جدیدی در آن ظهور میکنند، شما باید دانشتان را بهروز نگه دارید.
ولی به غیر از این، چیزی که موفقیت شما را تضمین میکند، داشتن 1 برنامه مدون و نقشه راه هست.
در واقع، شما به 1 استراتژی بازاریابی و برنامه بازاریابی نیاز دارید.
طراحی استراتژی بازاریابی
شما در استراتژی بازاریابی خود اهداف کلی و سمتوسوی فعالیتهای بازاریابیتان را در ماهها و سالهای پیش رو معین میکنید.
از طرفی، برنامه بازاریابی شامل جزئیات دقیق فعالیتهایی هست که برای رسیدن به اهداف مذکور باید انجام دهید.
داشتن استراتژی و برنامه مارکتینگ برای موفقیت بلندمدت شما ضروری می باشند، چه 1 کسبوکار نوپا داشته باشید و چه 1 سازمان جهانی.
در مسیر آموزش استراتژیهای بازاریابی، توصیه میکنیم مقاله 17 کتاب بازاریابی کاربردی را در مدیر مارکتینگ مطالعه کنید.
چیدن 1 استراتژی مؤثر کار سریع و آسانی نیست، ولی پیروی از چند گام اساسی میتواند مسیر را برایتان هموارتر کند:
1.
تعیین اهداف
شما پیش از انجام هر کاری، نیاز دارید بدانید که برای کسبوکارتان در کوتاهمدت و بلندمدت، چه اهدافی را مد نظر دارید.
این اهداف میتوانند مواردی خاص نظیر رسیدن به تعداد فروش معین باشد.
همچنین میتوانید اهدافی کلیتر و بلندمدتتر مثل افزایش آگاهی از برند و حضور مؤثر و فعال در رسانههای اجتماعی برای کسبوکارتان تعیین کنید.
2.
تحقیقات بازار و تعیین مشتریان هدف
قدم بعدی برای داشتن 1 استراتژی مؤثر این هست که تا جایی که میتوانید مشتریان هدف خود را بشناسید.
آنها چه کسانی می باشند و چه ویژگیها، خواستهها، نیازها و مشکلاتی دارند؟
3.
تجزیهوتحلیل رقبا
به احتمال زیاد، شما تنها کسی نیستید که در بازار موردنظرتان فعالیت میکنید.
اطلاع از نحوه بازاریابی رقیبان، محصولاتی که عرضه میکنند و نحوه تعامل با مشتریانشان برای شما ضروری هست.
4.
تعیین مزیت رقابتی
در این گام، باید به این پرسش پاسخ دهید: «شما چه مزیت رقابتی خاصی نسبت به رقیبانتان دارید که باعث میگردد مشتریان شما را انتخاب کنند؟» علاوه بر این، باید دریابید که چگونه میتوانید به کمک بازاریابی، مشتریان را از این مزیت رقابتی آگاه کنید.
5.
انتخاب کانالهای بازاریابی
شما در بازاریابی با ابزارها و کانالهای گوناگونی روبهرو هستید.
شما میتوانید از تمام آنها، ترکیبی از آنها یا فقط یکی از آنها استفاده کنید؛ تشخیص این مسئله دست خودتان هست.
ولی نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این هست که مشتریان هدفتان زمانشان را چگونه سپری میکنند و معمولاً در کدام پلتفرمها حضور دارند.
ممکن هست آنها اهل روزنامهخواندن باشند و شما با چاپ تبلیغ در روزنامه بتوانید توجهشان را جلب کنید.
یا شاید زمان زیادی را در اینستاگرام بگذرانند و شما با حضور فعال در این پلتفرم بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید.
در هر صورت، در انتخاب کانالهای بازاریابیتان هوشمند باشید، زیرا قرار هست زمان، هزینه و انرژی زیادی را برایشان صرف کنید.
بازاریابی 1 گفتوگو است!
ممکن هست زمانی که کلمه بازاریابی را میشنوید، تنها به 1 چیز فکر کنید: فروش، فروش و فروش.
موفقیت کسبوکارتان در گروی همین هست دیگر.
اگر نتوانید محصولاتتان را بفروشید، سودی در کار نخواهد بود و شکست خواهید خورد.
اما نکته جالبی که باید به آن توجه کنید این هست که مارکتینگ بیش از هر چیز، 1 گفتوگو است؛ گفتوگویی سازنده و مؤثر میان برند شما و مشتریانتان.
در ابتدا، شما و مشتریان شناخت زیادی از هم ندارید.
با تعامل و برقراری ارتباط سازنده، آنها شما را بهتر میشناسند و شما نیز به درک عمیقی از نیازهای مشتریانتان میرسید.
در نتیجه، میتوانید محصولاتی فوقالعاده به آنها عرضه کنید و تجربه خریدی عالی برایشان رقم بزنید.
و این چیزی هست که از طریق بازاریابی به آن میرسید.
زمانهایی را به یاد بیاورید که با شخصی جدید ملاقات میکنید.
شما با ایشان وارد گفتوگو میشوید و با سؤال پرسیدن سعی میکنید ایشان را بهتر بشناسید.
شما تلاش میکنید رویاها، نگرانیها و نیازهای این آشنای جدید را درک کنید.
احتمالاً زیاد در مورد خودتان صحبت نمیکنید، مگر اینکه ایشان نیز علاقهمند باشد شما را بهتر بشناسد.
اینگونه تعامل تنها در صورتی ممکن هست که حس همدلی واقعی و اصیلی داشته باشید.
شما واقعاً باید به طرف مقابل اهمیت بدهید تا بتوانید اعتمادش را جلب کنید.
با ادامه گفتوگو شما هر دو به شناخت بهتری از 1 دیگر میرسید.
رابطه میان برندها و مشتریان نیز باید دقیقاً به همین صورت باشد.
برندها تنها زمانی میتوانند روابط عمیق و موثری با مشتریانشان داشته باشند که حقیقتاً به آنها اهمیت بدهند، حتی بیشتر از مقداری که به خودشان اهمیت میدهند.
در واقع، برندهایی موفق میشوند مشتریان بسیاری پیدا کنند که خواستههای آنها را مهمتر از تمایل خود به فروش بیشتر بدانند.
آنها به مشتریان بالقوه خود نشان میدهند که هدفشان حل مشکلات آنهاست، نه صرفاً فروش و کسب درآمد.
نکته حائز توجه این هست که برندهای موفق تنها تظاهر نمیکنند که اهمیت میدهند.
آنها واقعاً برای مشتریان خود ارزش قائلند و آن را در نحوه تعامل با آنها نشان میدهند.
اینگونه برندها به دنبال راههایی برای کمک به مشتریان می باشند تا آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
آنها تلاش میکنند با استفاده از محتوا، تخصص، اشتیاق و اگر خوششانس باشند، محصول خود به مشتریان یاری برسانند.
ولی اگر حقیقتاً باور نداشته باشید که بازاریابی 1 گفتوگو هست و بخواهید محصولات خود را بهصورت تحمیلی و به هر قیمتی که شده به فروش برسانید، بسیار زود متوجه اشتباهتان میشوید.
در بازاریابی، همثل هر ارتباط انسانی دیگری، باید بیشتر دهنده باشید تا گیرنده.
بهترین بازاریابها در واقع معلمانی مشتاق می باشند که میخواهند به کمک تخصصشان به دیگران کمک کنند.
برای اینکه کسبوکارتان به سودآوری پایدار و بلندمدت برسد، بهترین روش این هست که اعتماد مردم را جلب کنید و مخاطبانی بهدست بیاورید که باور دارند میتوانند روی کمک شما حساب کنند.
در این مقاله بارها کلمه برند را دیدید.
ولی منظور از برند چیست و چگونه میتوانید برای کسبوکارتان برندسازی کنید؟ چه ارتباطی میان برندسازی و بازاریابی وجود دارد؟ در بخش نهایی این مقاله، پاسخ این سؤالات را ارائه میکنیم.
برندسازی چیست؟ و چه تفاوتی با بازاریابی دارد؟
برند تصویری هست که مشتریان از 1 کسبوکار در ذهن خود دارند و برندسازی نیز فرآیند شکلگیری این تصویر به کمک مجموعهای از تعاملات با آنهاست.
شاید فکر کنید که میتوانید با تبلیغات نظر مشتریان را نسبت به کسبوکارتان عوض کنید.
چنین چیزی ممکن نیست.
تنها تجربیاتی که آنها در ارتباط با کسبوکارتان دارند میتواند تصویر ذهنی آنها را تغییر دهد.
به همین خاطر، مهمترین کاری که باید انجام دهید این هست که تجربه خوبی برای مشتریانتان فراهم کنید.
شما با عرضه محصول باکیفیت و داشتن تعامل سازنده با مشتریان و رفتار محترمانه با آنها، تضمین میکنید که تجربه خوبی در ارتباط با کسبوکارتان داشته باشند.
در نتیجه، تصویر مثبتی از شما در ذهنشان نقش میبندد و برندتان شکل میگیرد.
بهترین فروشندهها، تبلیغات و طراحی لوگو نیز نمیتواند احساس درونی مشتریان را که حاصل تعامل با شماست، عوض کند.
بازاریابی و برندسازی
بازاریابی میتواند تأثیری مثبت یا منفی بر برندینگ شما داشته باشد.
اگر بتوانید به کمک بازاریابی گفتوگویی مثبت، مؤثر و همدلانه با مشتریانتان داشته باشید، تجربه خوبی را برایشان رقم میزنید و در نتیجه، تصویر مثبتی در ذهنشان شکل میگیرد.
در مقابل، اگر مشتریانتان را هنگام کار با اینترنت یا تماشای برنامه تلویزیونی با تبلیغات بمباران کنید، ممکن هست آنها احساس بدی نسبت به شما پیدا کنند و تصویر ذهنیشان خدشهدار گردد.
تصور اینکه میتوانید با تبلیغات پرزرقوبرق و فروشندگان سمج به موفقیت برسید، اشتباه محض هست.
در عوض، شما باید به کمک بازاریابی تجربیاتی فوقالعاده برای مشتریان فراهم کنید.
پای صحبت مشتریانتان بنشینید و سعی کنید نهانترین نیازها و خواستههایشان را کشف کنید.
سپس از هر طریقی که میتوانید در صدد رفع آن نیازها و خواستهها برآیید.
میتوانید در این راه تخصص، محتوا یا محصولتان را عرضه کنید.
مطمئن باشید که از این طریق میتوانید تبدیل به برندی معتبر و خوشنام شوید و موفقیتی را که لایقش هستید، بهدست بیاورید.
نوشته بازاریابی چیست؟ آموزش جامع بازاریابی در ایران اولین بار در مدیر مارکتینگ.

شما می توانید 30 تا 50 میلیون تومان در ماه، از اینترنت درآمد داشته باشید و شغل رویایی خودتان را بسازید ...
برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا بر روی بنر زیر کلیک بفرمایید :