citizenryco.ir logo نقد سریال The Last of Us | قسمت آخر ...




نقد سریال The Last of Us | قسمت آخر
citizenryco.ir logo لینک منبع خبر:
https://vigiato.net/p/368168

فصل اول سریال «The Last of Us» با نمایش قسمت آخر خود با عنوان «به‌دنبال روشنایی» به پایان رسید؛ اکنون با خیال راحت می‌توان این اثر اقتباسی را از منظر موفقیت یا عدم آن، مورد بررسی قرار داد.

آیا ما شاهد 1 موفقیت بودیم یا 1 شکست؟! پس با «ویجیاتو» همراه باشید تا با یکدیگر به نقد قسمت آخر سریال The Last of Us بپردازیم.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

بدون شک در طول این ۹ اپیزود نیل دراکمن و کریگ مازن کار غیرقابل تصوری را انجام داده و حساسیت و توجه ویژه‌ای به نسخه اصلی که همان بازی است، نشان دادند.

این اقتباس در سرتاسر داستان سریال به طور دقیق بخشهای کلیدی بازی را نشان می‌داد، در حالی که با تجسم درست جهان 1 اثر داستانی، با جدیت زمینه زندگی در دنیای پسا آخرالزمانی را نیز با نمایش 1 پس‌زمینه مناسب گسترش می‌داد.

این نکته 1 امتیاز مثبت بود که تفاوت‌های ظریف پنهان در بازی را نیز به درستی پوشش می‌داد.

شاید بسیار از مخاطبان آشنا با خود بازی، لحظه به لحظه منتظر دیدن 1 تفاوت چشم‌گیر یا مچ‌گیری از سازندگان بودند.

ولی در نهایت چنین ماجرایی رخ نداد.

البته هوشیاری مخاطب نسبت به نسخه اصلی تبدیل به 1 طناب خفه کننده برای سازندگان شد که آیا آن‌ها این فصل سریال را به چه گونه‌ای به پایان خواهند رساند.

اکنون جواب روشن است، قسمت آخر سریال 1 اقتباس فریم به فریم از پرده آخر بازی «The Last of Us» هست که به شکلی زیبا به داستانی قابل لمس بدل شده هست.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

اولین سکانس اپیزود نهم که می‌توان آن را معجزه تولد نامید، خود 1 نکته درخشان است؛ ولی چرا؟! چون نویسندگان در این صحنه خاص کار بزرگی را به عنوان 1 اثر اقتباس از بازی به 1 سریال انجام می‌دهند.

ولی این کار چیست؟ نکته این هست که سازندگان با نمایش این لحظات اعلام می‌کنند که دلایل مصونیت شخصیت اصلی یا همان الی در برابر ویروس چیست.

در طول نمایش این سکانس متوجه می‌شویم که در بدو تولد الی، ایشان و مادرش آنا آلوده شدند.

آنا پس از گاز گرفته شدن بند ناف خودش را برید و سپس با شیر دادن مادر به دختر نوزادش، به ایشان مصونیت بخشید.

صحنه تولد با لحن احساسی خاصی به مخاطب نشان داده می‌گردد.

آنا راه خود را از طریق جنگل به سمت مکانی امن دنبال می‌کند، ولی توسط اشخاص آلوده مورد تعقیب قرار می‌گیرد و قبل از اینکه زن با تیغه‌ای مرگبار به هیولای قارچی ضربه بزند، موجود وحشی موفق می‌گردد اثر نیش دندان خود را روی بدن آنا بگذارد.

مبارزه آنا با هیولا در بحبوحه زایمان به طور نمادین ناتوانی این دنیای نیمه مرده انسانی را برای زندگی جدید نشان می‌دهد و تولد احاطه شده توسط 1 مکان متروکه کثیف نیز این را تأیید می‌کند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

اما تولد و به دنیا‌ آمدن الی 1 معجزه واقعی است، همانطور که صحنه بازیابی و کشف ایشان توسط تیم مارلین (مارلی دندریج) نیز بر این معجزه تاکید می‌کند.

ما در ادامه این سکانس شاهد این نکته هستیم که در تاریکی مطلق، پرتو چراغ قوه در دستان رهبر فایرفلای شورشی، زخم ران پای آنا را بررسی می‌کند و با هیبت، وحشت و زیبایی همزمان تولد 1 نوزاد را تشخیص می‌دهد.

آنا دخترش را به مارلین می‌دهد و از ایشان التماس می‌کند که از دختر مراقبت کند و از ایشان می‌خواهد که در ادامه خودش را بکشد.

جالب اینجاست که نقش آنا را اشلی جانسون، بازیگر نقش الی در بازی اصلی ایفا می‌کرد.

از نظر احساسی، صحنه زایمان کاملاً با نمای نزدیک بعدی اپیزود که چهره الی هست مطابقت دارد و ایشان متفکرانه و بی صدا به مکانی نامعلوم خیره شده هست.

اکنون ایشان و جوئل بیش از هر زمان دیگری به هدف اولیه و اصلی خود که دسیدن به بیمارستان هست نزدیک شده‌اند.

آنها به شهر مورد نظرشان رسیدند، پاسگاه فایرفلای‌ها در جایی نزدیک است، به این معنی که ماموریت تقریباً تکمیل شده هست.

در این قسمت، الی مصمم هست که بدون توجه به هزینه، به فایرفلای و جهان کمک کند تا 1 واکسن جهت شکست بیماری ایجاد کنند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

اما با این حال، به نظر می‌رسد که قهرمان کوچک قصه در جای خود یخ می‌زند، یا از ترس، یا در تلاش برای کنار آمدن با سرنوشت و گذشته خود در چالش هست.

ایشان در افکار خود به تمام مسیری که طی کرده نگاه می‌کند، تمام عزیزان و نزدیکان خود را به یاد می‌آورد و سوگواری خود را برای آنها در سکوت سردش در برابر جوئل جمع می‌کند.

از طرف دیگر جوئل برخلاف نیمه اول داستان، اکنون شخصی باز و پرحرف هست.

به روشنی هر چه تمام معلوم هست در طول سفر، ایشان بسیار به دختر وابسته شده هست.

ایشان دیگر نقش 1 همراه خشن و خاموش 1 کودک معجزه‌گونه را بازی نمی‌کند، بلکه جوئل اکنون تبدیل به 1 پدر دلسوز، دوست و همراهی آماده شده که با هر چیزی می‌جنگد تا تنها چیزی را که برایش باقی مانده هست نجات دهد.

ایشان از الی می‌خواهد که تمام چیز را رها کند و به جکسون برگردد.

در واقع جوئل در پس پرده احساسات خود پیش بینی می‌کند که ممکن هست در پشت ایجاد 1 واکسن، امر اجتناب ناپذیری چون مرگ الی پنهان باشد.

ولی الی کماکان در رسیدن به خواسته‌اش پافشاری می‌کند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

در این لحظات آرام‌تر اپیزود پایانی، با نگاهی به شهر، قهرمانان داستان از ساختمان‌های متروکه بالا می‌روند و با کمک نردبان‌ها از 1 طبقه به طبقه دیگر می‌روند (یک عنصر مهم از بازی).

به همین صورت درست همثل بازی آنها با زرافه‌هایی که از باغ وحش و کمپ قدیمی در مرکز شهر فرار کرده بودند ملاقات می‌کنند.

در آنجا جوئل خاص‌ترین راز خود را برای الی اعتراف می‌کند.

ایشان می‌گوید پس از مرگ دخترش سارا می‌خواست خودکشی کند ولی در آخرین لحظه دستش لرزید.

در پس این حرف الی با پیامی آرامش‌بخش پاسخ می‌دهد: «زمان تمام زخم‌ها را التیام می‌بخشد»، ولی برای جوئل، «زمان هیچ ربطی به آن ندارد» و تنها بازگشت احساسات پدرانه هست که باعث می‌گردد ایشان با چشمانی سوزان، هر کسی را که به ایشان تجاوز می‌کند بکشد.

پس اکنون، زندگی آخرین فرد مهم برای ایشان روی زمین، زندگی الی هست.

البته همین جا بگویم شاید نمایش لحظه به لحظه پرده آخر بازی در سریال، برای خیلی‌ها جالب نباشد.

زیرا چیز جدیدی را به بیننده اختصاصی ارائه نمی‌دهد.

با این حال، باید اذعان داشت که 1 اقتباس وفادار بدون شک همین مسیر بازی را دنبال می‌کرد، و این مجموعه همچنان با موفقیت می‌تواند احساسات موجود در بازی را به سطح 1 رسانه دیگر منتقل کند و چند مورد جالب از جزئیات را به آن اضافه کند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

اما در حدود ۴۰ دقیقه موجود در قسمت پایانی، پس از 1 شروع خوب و 1 میانه شخصیت‌ساز، در نهایت به 1 پایان انفجاری خواهیم رسید که نمایان‌گر خشونت وحشیانه 1 انسان به خاطر عشق هست.

و بنابراین، طبق طرح داستان، قهرمانان بلا رمزی و پدرو پاسکال به دست فایرفلای می‌افتند، ولی به شیوه‌ای بسیار کثیف: آنها الی و جوئل را با انفجار نارنجک ناک اوت می‌کنند.

سپس جوئل روی کاناپه با مارلین در مقابل چشمانش بیدار می‌گردد.

مارلین دلایل مصونیت الی در برابر 1 ویروس خطرناک را برای قهرمان توضیح می‌دهد، و بدون شک تمام کارت‌ها را روی میز می‌گذارد: ویروس از بدو تولد در بدن الی زندگی می‌کند.

برای ایجاد 1 واکسن، باید مکانیسم‌های سرکوب فعالیت ویروس را بررسی کرد و برای این کار باید قارچی را که ریشه آن در مغز الی جوانه زده است، استخراج کرده و آزمایشاتی را روی آن انجام داد.

برای جوئل، این نتیجه غیرقابل تصور هست.

ایشان تصمیم می‌گیرد 1 گام رادیکال بردارد: مثل بازی، اسلحه‌ای را از یکی از نیرو‌های فایرفلای می‌رباید و شروع به کشتن تمام حاضران می‌کند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

اما اگر در بازی این رویارویی جوئل و سربازان توسط بازیکنی کنترل می‌شد که کاملاً در چشم انداز شخصیت جوئل غوطه ور بود، در سریال لحن این صحنه کاملاً متفاوت است، البته نه به شکل ناپخته یا خام.

به لطف کارگردانی علی عباسی اکنون ما آنچه را که در حال رخ دادن هست از موضع 1 تماشاگر فضول و نه 1 شرکت کننده فعال تماشا می‌کنیم.

از این منظر، جوئل به عنوان 1 دیوانه به نظر ما می‌رسد.

و این ایده با 1 تصمیم محکم پشتیبانی می‌گردد.

پس از به چشم آمدن کارگردانی، این موسیقی هست که صحنه را در حالتی غم انگیز قرار می‌دهد و به تدریج بر بزرگی آن افزوده می‌گردد.

ترکیب موسیقی متن و کارگردانی عباسی در این سکانس خاص به گونه‌ای هست که به نظر می‌رسد تصویر کند می‌گردد و پویایی حالت انتظار و مخفی کاری ذاتی در بازی را منعکس می‌کند.

بنابراین، جوئل خونسرد، ولی با قلبی گرم، تمام عشق و ظلم خود را روی نوک سلاح متمرکز می‌کند، جایی که گلوله‌ها به سرعت از آن خارج می‌شوند و بدون شلیک ناقص به بدن نگهبانان برخورد می‌کنند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

یک تفاوت زیبایی شناختی مهم از بازی به سریال در عملکرد دوربین نهفته هست.

در اینجا نماهای موجود هم عینی و هم بسیار حساس هست.

برای مثال دوربین 1 نمای نزدیک دلسوزانه از یأس آویزان در چشمان جوئل و نمایی دوربرد از اجساد پراکنده در اطراف ساختمان بیمارستان با حسرت می‌گیرد و برای لحظه‌ای در مقابل هر 1 از آنها توقف می‌کند.

این بهای جان یکی از عزیزان است، آن هم مملو از مرگ ده‌ها نفر دیگر.

دود ناشی از درگیری با اسلحه راهروها را پر می‌کند زیرا جوئل از طریق آنها به بخش جراحی می‌رسد و به سختی خود را به موقع به آن مکان می‌رساند تا عمل استخراج مغز الی آغاز نگردد.

با شلیک سریع به سر دکتر جراح، ایشان موفق می‌گردد جلوی مرگ الی را بگیرد و دختر را به «خانه» برساند.

ولی قلب قهرمان شکسته است: تمام راه و تمام رنج‌ها بیهوده بود.

ناامیدی ایشان چاره‌ای برای جوئل باقی نمی‌گذارد: قهرمان باید دروغ بگوید.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

انگیزه جوئل برای دروغ روشن است: برای او، جهان، بقایای بشریت و تمام آمد و شد‌ها کثیف و شریر است؛ و ایجاد واکسن منجر به تشدید بیشتر رویارویی ایشان با این موارد می‌گردد.

البته نکته اینجاست که جوئل نمی‌تواند چیزی را تغییر دهد یا به جهان امیدوار باشد.

ولی چرا؟ چون در طول سال‌های اپیدمی، بشریت درد و وحشت غیرقابل تصوری را پشت سر ایشان و خانواده‌اش گذاشته هست.

پس دیگر امکان ندارد جهان زمان را به عقب برگرداند و از اپیدمی اصلی نجات یابد.

در نتیجه ایشان برای حفظ الی و فرار از این واقعیت‌ها دروغ می‌گوید.

به نظر من این 1 پایان خوب است؛ پایانی برآمده از خود بازی که آینده را دستخوش ماجرا‌های متفاوت خواهد کرد.

ولی بیایید این فصل را در چند جمله بررسی کنیم.

با نمایش اپیزود آخر می‌توان گفت «The Last of Us» یکی از بهترین سریال‌های اخیر هست.

سریال «آخرین بازمانده از ما» نمونه‌ای از 1 اقتباس شگفت انگیز هست که هم برای بینندگان آشنا با داستان بازی و هم برای تازه واردان به 1 اندازه جذاب هست.

نیل دراکمن و کریگ مازن توانستند کل داستان بازی در پارت اول را در ۹ قسمت جای دهند و در عین حال عناصر مهمی برای درک داستان و غوطه ور شدن در عناصر احساسی آن روی میز بیاورند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

مثال روشن آن ماجراهای پر سروصدای بیل در قسمت سوم، مهدکودک کمون یا تلاش الی برای شفای سم پس از گاز گرفته شدن در اپیزود پنجم و به همین صورت پس زمینه آغاز اپیدمی هست که ماجرا‌های سریال را باز می‌کند و وحشت 1 قارچ شناس که در قسمت دوم می‌خواهد بمب‌ها را روی شهر پایین بیاورد.

درک بیشتر از زمینه و ظاهر شخصیت‌های جدید، به عنوان مثال، رهبر شورشیان کاتلین، یا تازه شدن تصاویر شرورهای آشنا از بازی، مثل تبدیل رهبر آدم خوارها، دیوید، به 1 کشیش فرقه‌ای نیز از جزئیات تماشایی این سریال بودند.

نویسندگان به همین صورت 1 استراتژی جالب را انتخاب کردند که در بازی نبود: آنها انگیزه‌های یکسانی را برای قهرمانان داستان و شرورهای مخالف آنها فراهم می‌کنند.

ولی در سلسله خشونت‌هایی که قهرمانان «خوب» و «شر» به طور مساوی انجام می‌دهند، نویسندگان نمایش بدون شک تنها سمت راست قهرمانان را می‌گیرند.

علیرغم گسترش ارزشمند دنیای The Last of Us، چند اپیزود آخر بسیار به مواد اصلی بازی نزدیک شد و مسئولیت تازگی را به دوش پدرو پاسکال و بلا رامزی منتقل کرد.

البته این دو نیز موفق شدند شخصیت‌های بازی را با موفقیت تفسیر کنند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

پاسکال جوئل را به شیوه‌ای بسیار دوسوگرا معرفی کرد، ایشان در خلق شخصیت قهرمان خود حساسیت، درد، ضعف و ترس را با خونسردی، قدرت و ظلم ترکیب کرد.

الی، که توسط بلا رمزی اجرا شد نیز به درستی معرفی و پرداخت شد؛ دختری شجاع و فداکار، که قادر هست نه تنها با جوک‌های کتاب شوخی کند، بلکه به خاطر عزیزانش خطر کند و به همین صورت مخالفان را به طرز وحشیانه‌ای از بین ببرد.

بنابراین شما شروع به باور احساسات و کلمات آنها می‌کنید و کاملاً فراموش می‌کنید که جلوی چشمان شما اقتباسی از 1 بازی ویدیویی هست و نه 1 اثر جداگانه!

اما در این میان سریال از منظر هر مخاطب آشنا به بازی 1 مشکل نیز دارد که چشم پوشی از آن سخت هست.

مشکل سریال که مورد توجه بسیاری از بینندگان قرار می‌گیرد، حذف بخشهای مهم و پویا مرتبط با موجودات هیولایی یا همان قارچ‌های آلوده هست.

افراد آلوده در این سریال مهمانان بسیار کمیاب برای روایتی پسا آخرالزمانی می باشند.

حتی در صحنه‌ای که الی با دیوید ملاقات می‌کند، هیولاها از داستان کنار رفتند تا به طور تصادفی دیوانگی شیطان اصلی (رهبر آدمخوارها) را تحت الشعاع قرار ندهند.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخر - ویجیاتونقد سریال The Last of Us | قسمت آخر - ویجیاتو

در عین حال، غیبت موجودات زامبی‌گونه سریال در بیشتر بخشها به نویسندگان فضای بیشتری برای ساختن واقع‌گرایی می‌دهد، که باعث می‌گردد سریال تا حدی سیاسی‌تر، طنین‌اندازتر و هماهنگ‌تر با واقعیت باشد.

ولی اپیزود پایانی تمام شایستگی‌های نویسندگان را در زمینه اقتباس سینمایی فهرست کرد و فیلمنامه توانست مرحله نهایی تغییر شخصیت‌ها را نشان دهد.

نقد سریال The Last of Us | قسمت آخرنقد سریال The Last of Us | قسمت آخر

شخصیت الی و جوئل راه طولانی را طی کرده و مسیر خود را از دل جهنم به سمت امید به آینده باز کردند؛ این دو از طریق فرار و نابودی انبوهی از شخصیت‌ها، افرادی که هم مبتلا به کوردیسپس و هم مبتلا به ایده‌های دیوانه کننده می باشند، راه خود را به خانه رسانده‌اند.

قسمت آخر با لایه‌هایی از ابهام به پایان می‌رسد، شخصیت‌هایش برای مخاطب و یکدیگر قابل درک نیستند و این بدون شک داستان سرایی استادانه‌ای هست.

بنابراین، اکنون آنها بسیار تغییر کرده‌اند و آماده‌اند تا فصل جدیدی را در زندگی خود باز کنند.

و اینجاست که ما فقط می‌توانیم منتظر فصل جدید باشیم.

google rating | reviews
4. ستاره - بازنگری سردبیر
citizenryco.ir logo « خبرنگار: نادر حسین پور »

citizenryco.ir logo کد خبر: « 127580 »

citizenryco.ir logo بازدیدها: 15590 2 هفته پیش

« پیشنهاد ویژه برای شما »
سلام و عرض ادب ❤️ خدمت شما هم وطن محترم، قطعا شما نیز به کسب درآمد فوق العاده از اینترنت نیاز خواهید داشت ...

شما می توانید 30 تا 50 میلیون تومان در ماه، از اینترنت درآمد داشته باشید و شغل رویایی خودتان را بسازید ...

برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا بر روی بنر زیر کلیک بفرمایید :