بهترین ایده های استارت آپ چه نوع ایده هایی می باشند؟ ...
بهترین ایده های استارت آپ
شاید تصورش را هم نکنید که بهترین ایده های استارت آپ مشکلات ساده می باشند.
ضمنا نوع ایده استارت آپ برای راهاندازی هم ارزش زیادی دارد.
اگر ایدهی شما مناسب نباشد، به زودی استارت آپ شما از رونق میافتد.
اما واقعا ایده های استارت آپ از کجا جرقه میزنند؟
رایجترین منابع ایده های استارت آپ
۱- 1 موضوع یا مشکل ناشی از زندگی روزانهی شما
۲- 1 روند در حال گسترش
۳- 1 شکاف در بازار اقلام خاص
۴- میل به کمک به دیگران به شیوهای خلاقانه
۵- داشتن مهارت یا تخصصی ویژه
کدامیک بهتر می باشند؟ چند کارآفرین موفق در اینباره نظر دادهاند.
همهی آنها بر سر این موضوع توافق دارند که: اولین مورد یا مشکلی که شما شخصا در طی هر روز تجربه میکنید و بابت آن معضلاتی دارید؛ انگیزهی ایدهآل راهاندازی شرکت شما هست.
شما باید از میان منابع بالا 1 مورد را بهعنوان ایده های استارت آپ خود انتخاب کنید.
ولی هوشمندانهترین کار این هست موردی را انتخاب کنید که نیاز یا عامل مستاصل کنندهی شخصی خودتان هست.
چرا این گزینه بهتر است؟ چون راهاندازی 1 شرکت نیازمند گذراندن ساعات طولانی و تمرکز بیاندازه هست.
هر دوی این موارد در صورتیکه هدفی در پی آن داشته باشید، بسیار سادهتر میشوند.
آرون پازر، موسس سرویس مالی شخصی تحت وب Mint.com هست که آنرا در نهایت به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار به شرکت Intuit فروخت؛ ایشان میگوید:
توصیهی شماره 1 من به کارآفرینان این هست که شما به حل کردن 1 مشکل حقیقی نیاز دارید.
من بهدنبال پیدا کردن چنین مشکلاتی در زندگی شخصی خودم بودم.
Mint به این دلیل بهوجود میآمد که من در مدیریت امور مالی خودم با استفاده از برنامههای Quicke و Microsoft money مشکل داشتم.
بنابراین این برنامه را برای استفادهی خودم طراحی کردم.
اگر چنین انگیزهای در خود سراغ ندارید، میل شخصی برای یافتن مفهوم مورد نظر به نفعتان میگردد؛ دنبال کردن ایده های استارت آپ خودتان توصیه نمیگردد.
به این دلیل که روزهای ابتدایی راهاندازی 1 شرکت، بهشدت طاقتفرسا می باشند.
شاید به ذهنتان خطور کند که ایدهی اشتباهی را بهکار گرفتهاید.
با گذشت ماهها و سالها به همین نتیجه میرسید و در نهایت تصمیم میگیرید که یک شغل سودآور را کنار بگذارید؛ پساندازهای شخصی را سرمایهگذاری کنید و زمانتان را برای دنبال کردن رویایتان دور از خانواده سپری کنید.
کارآفرینان باسابقه میگویند:
یافتن مسیر اصلی در ایده های استارت آپ خودشان، حداقل سه سال طول کشیده و شاهد دست از کار کشیدن تازه واردان زیادی بودهاند.
دلیل دیگری نیز برای بهکارگیری چالش شخصی در استارت آپ وجود دارد.
احتمال دارد دیگران نیز بدون آگاهی داشتن، مشکلاتی مشابه شما را تجربه کنند.
این اشخاص، مشتریان شما خواهند بود.
سارا بلیکلی، طراح لباسهای مارک Spanx که ارزشی بیش از 1 میلیارد دلار دارد، میگوید:
من تمام پولی را که بهسختی بهدست آورده بودم روی 1 جفت شلوار کرمی سرمایهگذاری کردم.
1 روز بهطور ناگهانی تصمیم گرفتم که قسمتی از جوراب شلواری را ببرم؛ بعد آنرا در زیر شلوار سفیدم بپوشم و به مهمانی بروم.
ظاهر فوقالعادهای پیدا کرده بودم.
عالی بود، هیچ خطی از شلوار روی لباسم معین نبود.
لاغرتر و کشیدهتر بهنظر میرسیدم.
با خودم فکر میکردم که همهی زنان باید چنین لباسی داشته باشند.
ممکن هست با خودتان بگویید: صبر کن ببینم! این موضوع برای من معضلی درست کرده هست. شاید دیگران هم آنرا تجربه کرده باشند.
ولی احتمالش وجود دارد که شخص دیگری در حال حاضر در حال کار کردن روی آن باشد.
درست فکر میکنید.
تقریبا تمام ایدهها همین اکنون نیز وجود دارند.
ولی عامل موفقیت شما، نحوهی پیادهسازی، بهکارگیری مفهوم جدید خود و اجرای آن هست.
شرکتهای میلیارد دلاری بیشماری وجود دارند که بر اساس ایدههایی راهاندازی میشوند که شکل تغییر یافتهی مفهومی از پیش موجود می باشند.
برای مثال، فیسبوک از 1 ایدهی اولیه ساده شروع شده هست.
شبکههای اجتماعی در شرکتهایی مثل SixDegrees ، Friendster و Myspace بیش از 1 دهه قدمت دارند.
ایدهی فیسبوک، بهتنهایی باعث موفقیت آن نشده هست بلکه تلاش مستمر روی نحوهی کسب توجه مشتریان و پیشی گرفتن در رقابتها موجب موفقیت امروزهی آن شده هست.
اریک پالی، شریک مدیریتی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر Founder Collective میگوید:
هر شرکت باید از نقطهای شروع کند.
من به کارآفرینان توصیه میکنم که بیش از ایدههای ابتدایی خود روی مشکلاتی تمرکز کنند که درصدد حل آنها می باشند.
موسسان با تفکر عمیق روی فرضیههای اصلی، در مورد تخصص اصلی خود آموخته، انطباق داده، دیوارها را خراب کرده، دوباره انطباق پیدا کرده و در نهایت آنرا شکل میدهند؛ آنها دستیابی به این تخصص را در ابتدای کار هرگز در نظر نداشتند.
در واقع، در اکثر اوقات ایدهی اصلی با گذشت زمان خندهدار یا حداقل بسیار سادهانگارانه نسبت به مدت زمانی بهنظر میرسد که 1 استارتاپ برای موفقیت نیاز به گذراندن دارد.
جف بزوس در زمان راهاندازی سایت آمازون در سال ۱۹۹۴ به کتابفروشی مشغول بود.
رید هاستینگز، یکی از موسسان نتفیلیکس نیز در سال ۱۹۹۷ در 1 سرویس اجارهی فیلم کار میکرد.
هر دوی این اشخاص، شرکتهای خود را به مفهومی بسیار متفاوت از ایدههای اولیهی خود تبدیل کردند.
استارتاپی که قصد ایجاد آن را دارید به شرکتی که پنج یا ده سال بعد راه میاندازید، شباهتی ندارد.
استارتاپها و بهطور کلی، کسب و کارها، به شیوهی منحصر بهفرد خود به حیات و رشدشان ادامه میدهند؛ این اتفاق بهدلیل پیشرفتهای تکنولوژیکی و تغییر سلیقهی مشتریان رخ میدهد.
موفقترین کارآفرینان همیشه با جریان رایج بازار همراه میشوند.
آنها پس از راهاندازی شرکت خود سوالهایی از این دست میپرسند: اوضاع فروش محصول چگونه است؟ فروختن آن آسان هست یا سخت؟ این محصول، چه میزان ارزشی را در شرایط کنونی ایجاد میکند؟ آیا درآمدزا است؟
تصمیمگیری برای ایده های استارت آپ عالی با توجه به گفتههای بالا بهنظر دشوار میرسد؛ بهخصوص اگر بدانید که استارتاپ شما همواره نیاز به تغییر و تلاش مستمر دارد.
به همین دلیل هست که برخی کارآفرینان، رسیدن به نوعی بینش را نیز توصیه میکنند؛ بینشی که با وجود تغییر کردن تدریجی شرکت نیز در شما پایدار بماند.
پایال کاداکیا، موسس استارتاپ تناسب اندام ClassPass هست.
ایشان مدل کسب و کاری خود را از زمان راهاندازی آن در سال ۲۰۱۳ تا بهحال، چندین بار تغییر داده هست.
کاداکیا میگوید:
داشتن بینش، قدرتمندترین و خاصترین دارایی در هر شرکتی هست.
بینش شما در نهایت، در قلب هر کاری هست که برای شرکتتان انجام میدهید؛ حتی اگر این به معنای تنظیم یا تکرار نقشهی راه محصول برای اطمینان از به مقصد رسیدن آن باشد.
جایگاه خود را پیدا کنید
رایان رابینسون، 1 کارآفرین و نویسنده است؛ ایشان به مردم میآموزد که چگونه خود اشتغالی کنند.
ایشان میگوید:
بهترین ایده های استارت آپ از موارد مورد علاقهی شما گرفته میشوند.
مسلما در اول راه به سختی میخورید؛ باید انگیزهای بیش از مسائل مالی داشته باشید.
اگر اینکار را تنها بهدلیل مسائل مالی انجام میدهید، بسیار زود آن را رها میکنید یا بهوسیلهی اشخاصی که حقیقتا به انجام آن کار اشتیاق دارند و اشخاصی که به آنها کمک میکنند از بازار خارج میشوید؛ آنها انگیزهای بیش از شما دارند.
اگر موضوعات مورد علاقهی خود را نمیشناسید یا نمیدانید کدامیک از آنها، پتانسیل تبدیل شدن به 1 فرصت کسب و کاری سودآور را دارند، سوالات زیر را از خود بپرسید.
پاسخ این سوالات ممکن هست در یافتن ایده های استارت آپ، کمک کننده باشند.
سوالات مهم برای یافتن ایده های استارت آپ
سرگرمیهای شما چه مواردی می باشند؟
مهمترین بخش روز شما به چه موضوعی مربوط میگردد؟
موضوعی که از نوشتن 1 مقالهی ۱۰۰۰ کلمهای در مورد آن لذت میبرید، چیست؟
انجام چه کاری را دوست دارید؟
با دستیابی به چه موردی، احساس افتخار میکنید؟
آیا جنبه یا وظایف ویژهای وجود دارند که شما انجام دادن آنها را در شغل فعلی خود دوست داشته باشید؟
چه رویاهایی از زمان کودکی را همچنان جذاب میدانید؟
اگر تنها 1 مورد وجود داشت که دوست داشتید شما را با آن به یاد بیاورند، آن مورد چه بود؟
زمانیکه ایده های استارت آپ خود را معین و بینشی پیدا کردید، زمان راهاندازی ایده های استارت آپ شما فرا رسیده هست.
جمعبندی
همانطور که اشاره شد بهترین ایده های استارت آپ مشکلات ساده می باشند.
و نوع ایده استارت آپ برای راهاندازی هم ارزش زیادی دارد.
اگر ایدهی شما مناسب نباشد، به زودی استارت آپ شما از رونق میافتد.
و در ادامه به منابع ایده های استارت آپ اشاره کردیم.
که شما باید از میان این منابع 1 مورد را بهعنوان ایده استارت آپ خود انتخاب کنید.
ولی هوشمندانهترین کار این هست موردی را انتخاب کنید که نیاز یا عامل مستاصل کنندهی شخصی خودتان هست.
و در آخر سوالاتی مطرح کردیم که با فکر کردن و پاسخ دادن به آنها بتوانید به 1 ایده استارت آپی موفق برسید.
Google rating: 4.7
کد خبر: « 121389 »
« ویراستار: مریم مجیدی »